خیلی از مفاهیم هر چقدر هم که تعریف‌ها و استانداردهای مشخصی داشته باشند در عمل و در شرایط مکانی مختلف معنی مختلفی پیدا می‌کنند. مدیریت محصول هم از آن جنس سمت‌هایی است که در هر جای دنیا به شکل مختلفی تعریف می‌شوند. ماجراجویی‌هایم در طی این مدت در شرکت‌های مختلف به عنوان مدیر محصول و مطالعات این مدتم، من را به درک عمیقی در رابطه با جایگاه این سمت در ایران رساند.

مدیریت محصول چیست؟

نقش مدیر محصول از آنجایی باب شد که شرکت‌ها محصولات مختلفی را عرضه می‌کردند و برای اینکه مدیرعامل نمی‌توانست بر روی تمام محصولات شرکت تمرکز کند هر بخش به صورت مجزا صاحب مدیر محصول خود شد. به خاطر همین هم هست که مدیر محصول را مدیرعامل کوچک سازمان می‌دانند که در حقیقت صفر تا صد مدیریت آن محصول خاص را بر عهده دارد.

به طور کلی اختیارات و توانایی‌های مدیر محصول در آن محصول خاص با اختیارات مدیرعامل برای کل مجموعه تناسب دارد. هرچند در ایران به اشتباه این طور جا افتاده که مدیر محصول را «پیگیری کننده» درخواست‌های سازمان می‌دانند. یعنی مدیرعامل و هئیت مدیره و سایر مدیران ایده‌های محصولی خودشان را اعلام می‌کنند و انتظار دارند مدیرمحصول برای اجرای آن‌ها زمان بندی‌اش را تعیین کند. در حقیقت به مدیر محصول به چشم یک «مدیر پروژه» که شدن یا نشدن ایده‌ها از دید فنی و زمان بندی تحویل ایده‌ها را اعلام می‌کند نگاه می‌شود.

تفاوت مدیر محصول Product manager با مالک محصول Product Owner در چیست؟

مدیر محصول یک نقش شناور است که در سازمان‌های مختلف تعاریف و وظایف متفاوتی دارد. مثل مدیر داخلی که در یک سازمان باید کارهای ساختمانی را هم پیگیری کند و در سازمان دیگر مسئول نیازمندی‌های انسانی و تجهیزاتی است. در مقابل اما مالک محصول نقشی استاندارد و با تعاریف بین المللی که در متودولوژی اسکرام با جزئیات تعریف شده و مشخص است چه کارهایی در حیطه وظایفش است و چه کارهایی خارج از حوزه کاری اش است.

برای مدیریت محصول چه مهارت‌هایی نیاز داریم؟

مدیریت محصول یک نقش چند جانبه است. هرچه اطلاعات و دانش شما وسیع‌تر باشد نقش موثرتری می‌توانید در این زمینه داشته باشید. در حقیقت مدیریت محصول دانشی نیست که بتوان طی یکی دو سال بدون تجربه قبلی کسب کرد هرچند در ایران افراد زیادی در بدو ورود به بازار کار یا با تجربه کمی به این سمت می‌رسند اما از آنجایی که این سمت پیش برنده سازمان است یک مدیر محصول کم تجربه دنباله رو سازمان می‌شود و نمی‌تواند جهت گیری‌های مورد نیاز را به سازمان بدهد.

معمولا افراد T شکل مدیر محصول‌های بهتری هستند. کسانی که در حوزه‌های گسترده‌ای کم می‌دانند و در یک حوزه متخصص هستند. این افراد در برابر I شکل‌ها که در یک حوزه بسیار متخصص هستند کارایی بهتری دارند.

بیشتر بخوانید: هفت مهارت ساده ولی هوشمندانه برای کسب تسلط در ایفای نقش یک مدیر محصول

چطور مدیر محصول شویم؟

برای مدیر محصول شدن پیشنهاد می‌کنم حداقل ۵ سال در صنعتی مشخص، در سمت‌های متفاوت کار کنید. گاهی یک مدیر محصول یک برنامه نویس خوب بوده که به مسائل کسب و کار و مارکتینگ هم علاقه مند شده است. گاهی یک «بیزینس من» خوب بوده است که زبان صحبت با برنامه‌نویس و تیم مهندسی را هم یاد گرفته و با آن‌ها هم کلام شده است. برای موثر بودن در این سمت لازم است که پیش از آن در حوزه‌های توسعه کسب و کار، بازاریابی، روابط عمومی، محتوا، برند سازی، مدیریت منابع انسانی، توسعه محصول و برنامه‌نویسی تجربه و مهارت خوبی داشته باشید.

در نهایت هنگامی که به عنوان مدیر محصول یا مالک محصول شروع به کار می‌کنید بینش عمیق و دور نگری شما تیم را از بحران‌ها و مسیرهای اشتباه نجات می‌دهد. از طرفی دیگر مهارت‌های نرم و ارتباطی هم یکی از مهمترین برگ برنده‌های شماست. هرچند مدیریت آدم‌ها با اسکرام مستر انجام می‌شود اما مهارت‌های نرم شما به ارتباط بهتر با ذی‌نفعان و تیم مهندسی کمک می‌کند.

بیشتر بخوانید: مقدمه ای بر مدیریت محصول، وظایف و مهارت‌های یک مدیر محصول

آیا برای مدیریت محصول شدن باید مدرک و دوره خاصی را گذراند؟

برای مدیریت محصولی دوره‌های زیادی در اینترنت موجود است اما تمام اونها فقط شما را یک کارشناس محصول می‌کنند. برای اینکه یک مدیر محصول خوب شوید باید گسترده و پر تجربه باشید.

همین طور مدارکی مثل اسکرام و مدیریت پروژه احتمالا تا حدود کمی به شما کمک کنند تا ذهن طبقه بندی شده‌تری داشته باشید و تجربه و دانش‌تان را در مسیر استانداردی به کار بگیرد. سایت Scrum.org مدارکی در رابطه با مالکیت محصول PSPO یا در زمینه رهبری چابک یا PAL دارد.

حقوق یک مدیر محصول چقدر است؟

نقش مدیریت محصولی به خاطر اینکه تصمیم ساز و استراتژیک است و ممکن است در صورت اشتباه سازمان یا آن خط محصولی را به کل از بین ببرد بسیار حیاتی و پر مسئولیت است و به طبع حقوق بیشتری هم دارد. در حال حاضر به خاطر شفاف نبودن حقوق در ایران رنج حقوقی این نقش بسیار گسترده است با این حال می‌توان گفت به عنوان PO می‌توانید بین ۵ تا ۹ میلیون تومان در سازمان‌های خوب حقوق داشته باشید و به عنوان PM (با این فرض که مدیر محصول تصمیم‌ساز تر است و استراتژی اصلی محصول و مدیریت تیم را انجام می‌دهد) احتمالا بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان حقوق خواهید داشت. طبعا این بازه زیاد از شناوری این نقش حاصل می‌شود.

چه زمانی برای استخدام یک مدیر محصول مناسب است؟

اگر صاحب یک استارتاپ هستید نظر شخصی و تجربی من این است که بعد از جذب سرمایه بیش از ۱ میلیارد تومان لازم است که ساختار شرکت‌تان را به درستی بچینید. به نظر من اشتباهی که ممکن است به دامش بیفتید این است که برای این کار یک مدیر محصول بگیرید. در چنین زمانی احتمالا به مدل Product owner بیشتر نیاز داشته باشید و به صرفه تر و منطقی‌تر است که این کار را زمانی انجام دهید که بیش از یک محصول را در اختیار دارید یا می‌خواهید به صورت متمرکز تر و شفاف‌تری روی چند محصول کار کنید.

استخدام یک مالک محصول به شما به عنوان بنیان گذار، کمک می‌کند که تمرکز بیشتری روی رشد سازمان، نیازمندی‌های انسانی، ساختار سازمان، همکاری با سرمایه گذارها، جذب سرمایه‌های جدید، پیدا کردن شرکای تجاری، شبکه‌سازی، آماده شدن برای Scale، تمرکز روی سنجه‌های کلیدی و استخدام نیروهای با استعداد داشته باشید. البته این تصمیم شماست که ترجیح می‌دهید کدام یک از وظایف یک فاندر را به فرد دیگری بسپارید. ممکن است ارزش اصلی شما نرم افزارتان باشد در چنین شرایطی بهتر است روی تیم محصول بیشتر کار کنید و حتی شاید لازم باشد یک اسکرام مستر پاره وقت بگیرید. شاید مدل کسب و کار شما نیازمند یک تیم فروش یا عملیات قوی باشد در این شرایط باید جای دیگری تمرکز کنید.

چرا هر فاندری که شکست می‌خورد مدیر محصول می‌شود؟

البته این سوالی که روی اینستاگرام پرسیده شد همیشگی نیست اما علت این اتفاق این است که بعد از اینکه در راه اندازی یک استارتاپ شکست می‌خورید نزدیک ترین سمت به فاندر بودن، مدیریت محصول است. شما به عنوان یک فاندر باید همه کار بکنید و تمام کارها از نیازمندی‌های بیزینس ناشی شود. این دقیقا همان کاری است که یک مدیر محصول باید برای یک محصول خاص در سازمان انجام دهد. برای همین اگر بخواهید روحیه کارآفرینی خود را بعد از شکست استارتاپتان حفظ کنید احتمالا مدیریت محصول بهترین جایگاه شما در یک سازمان است.

وظیفه مدیر محصول در برابر کسانی که برنامه را پاک می‌کنند یا استفاده نمی‌کنند چیست؟

یکی از مهمترین وظایف مدیر محصول شناخت Funnel فروش است. یعنی بداند User journey کاربر چطور طی می‌شود و چهار قدم Acquisition, Activation, Retention, Revenue, Referral را در محصولش بداند و متریک‌های هر کدام را روزانه پایش کند تا همواره در جهت بهبود آنها اصلاحاتی را در محصول انجام دهد. برای همین مدیر محصول باید آشنایی و ارتباط خوبی با تیم مارکتینگ و کانال‌های ورودی داشته باشد.

وظیفه مدیر محصول این است که فانل فروش را بررسی کند و مشکلات محصول را در طی نشدن درست این فانل شناسایی کند. در کنار این موارد وظیفه مدیر محصول است که پرسونای درست محصولش را پیدا کند و بهترین کانال‌های جذب برای این کار را پیشنهاد دهد تا دقیقا گروه هدفی که انتظار دارد را وارد محصولش کند.

بیشتر بخوانید: مسیریابی محصول در هزارتوی محصول + راهنمای عملی مسیریابی محصول

برای مدیریت محصول چه رشته‌ای باید خوانده باشم؟

تقریبا هیچ رشته مشخصی برای این سمت وجود ندارد. ممکن است برای مدیریت یک محصول نرم افزاری در حوزه گردشگری در دانشگاه فناوری اطلاعات یا نرم افزار خوانده باشید و طی چند سال در حوزه گردشگری کار کرده باشید. ممکن هم هست که در حوزه گردشگری درس خوانده باشید و آشنایی خوبی با تولید نرم‌افزار یا بیزینس داشته باشید یا اینکه در دانشگاه رشته‌های مرتبط با مدیریت، اقتصاد یا کسب و کار را خوانده باشید و در بازار خاصی به مهارت رسیده باشید.

مدیریت محصول شبیه مدیریت پروژه است؟

مدیریت هیچ ارتباطی با مدیریت پروژه ندارد. مدیر محصول قرار نیست و نمی‌تواند تخمین درستی از زمان سود ده شدن پروژه بدهد یا بگوید نرم افزار چه زمانی آماده رشد می‌شود اما مهارت خوبی در شناخت بازار و تغییر به موقع استراتژی برای دریافت بیشترین احتمال موفقیت و رشد را دارد.